دیووونه خونه ی دیووونه ها
سلام بروبچ باحال..چطول مطولین؟؟؟دم همتون گرررممم،نظر مظر،انتقاد پنتقاد،خلاصه هر چیز میزی دارین خریداریم..هاها.(البت بجز شماره هاااا)
:-)

توجه!!!

سفینه دیوووووونه خونه خدا رو شکر

 

تو میهن بلاگ فرود امد

 

به طور موفقیت امیزی

 

هر کی اومد اینجا دیگه من اینجا پست نمیذارم

 

بیاین به این ادرس:

 

divone-khoone.mihanblog.com

 

من دیگه اینجا نمیام که حتی نظرام چک کنم

 

پس هرکی اومد بیاد اون یکی دیوووووونه خونم

 

اونجا میبینمتون

[ شنبه 26 آذر 1390برچسب:, ] [ 20:14 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سلام به همه عزیزای دلم...

وای بچه ها گیج شدمممممممم

از دست این لوس بلاگ که دیگه خسته شدم و حتما اپ بعدیمو تو

دیووووووونه خونه جدیدم خواهین دید

با اجی مرضی اختشاش کردیم و خواستیم بریم میهن بلاگ

اجی رفت و من هنوز موندم و گیر کردم

اخه این منوی میهن بلاگ یه جوووووووووریه

ادم قاط میزنه!!!

من که هنوز نتونستم کفشش کنم

داش علی و سپیده و اونایی که میهن بلاگین چجوریه؟؟؟

مثلا واسه شرح وب نوشته شعار

کلا خیلی گیج کنندس

هر چی قالبواینامیذارم بی فایدس

دیگه حذفیدم و احتمالا برم بلاگفا

بچه ها میخوام هممون بریم یه جا وب بزنیم...

با هم باشیم

میاین یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بیاین ازین لوس بلاگ لعنتی بریم واسه همیشه بریم یه جای خوب

اینجا موندن فایده ای نداره ها

از من گفتن بوووووود

حالا یکی یکی بوس بدین و برین ادامه مطلب جیجرااااااا


ادامش اینجاس
[ جمعه 25 آذر 1390برچسب:, ] [ 13:30 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

خوفین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دلم واستون یه عالمه تنگ شده بود

دیشب اومدم نوشتم خبرتونم کردم،حالام که اومدم میبینم که حذف شده اون پسته

اخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

واسه همین کوتاه میگم دیگه!!!

تو این چندروزا که نبودم همش فکرم پیش شماها بود

جدی میگم

خیلی گلین،خیلی ماهین

خلاصه که جاتون خالی بود،لپمم باهام نبود که بیام و بهتون بسرم

دمتون داغغغغغغغغ

اومدم دیدم کلی نظر داشتم،به همتون سر زدم

اوناییم که دیدین واستون نظر نذاشتم بدونید که نشد

سمیه جونم و سپیده جون و ....که نظر نذاشتم واستون نشد...

دیگه ببشخین

اول اینو ببینین:::

این معده ایرانیا هر چی تو ماه رمضون استراحت میکنه تو محرم

پدرش و پدربزرگش و پدرِ پدربزرگشم در میاد!! آذوقه یک ماهشون

رو هم ذخیره میکنن

ﺗﺎ ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺮﻡ
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﭼﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ؟.. ﻗﯿﻤﻪ
.
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺷﺎﻡ ﭼﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ... ؟ ﻗﯿﻤﻪ
.
ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ... ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﻭﻥ ﻗﯿﻤﻪ ﺭﻭ ﺑﺪﻩ ﺑﻤﺎﻟﻢ ﺭﻭ ﻧﻮﻥ... ﺩﯾﺮﻡ ﺷﺪ!...

حالام اگه دوس دارین یه سرم برین ادامه مطلب...


ادامش اینجاس
[ شنبه 19 آذر 1390برچسب:, ] [ 11:57 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

 

بینندگان و شنوندگان عزیززززززززززز

 

به خبری که هم اکنون به دست من رسیده توجه کنید

 

إإإإإإإ،هیسسسسسسس

 

میگم گوش کن

 

حرف نباشههههه

 

إإإ،باز که حرف گوش نمیکنین،،،هی تو نی نی

 

حالا دو دقیقه ساکت باش ببین چی میگم

 

اجی مهسا پسر تو که بچه خوب و ساکتی بود چرا انقد الان اذیت میکنه؟؟؟!!!

 

داش شاهین تو هم وقت گیر اوردی؟؟؟این همه وقت داری با خانومت قربونش برم من

 

اسپیک کنی گذاشتی اومدی اینجا داری پچ پچ میکنی؟؟؟

 

اوه اوه اوووووه اجی مرضی وارد شد با شعار و فریاد....

 

(دم اجی دیوووونه جهنم،دم اجی دیوووونه جهنم)

 

باشه دم من جهنم

 

خوبه؟؟؟

خوب حالا بگیر بشین میخوام یه چیزی بگم بهتون فدات شم من...

 

اوه داش امیرم که تازگیا خفن ساکت شده،مکشوک میزنه

 

فکنم یکی زده تو برجکش جدیدا(شایدم عاشخه)

 

داش علی هم که کلا ساکته و فعلا همدمی نداره ،یکم تو خودشه و ناراحته،

 

داشی ناراحت نباش دیگه...

 

داش محمد تو هم همینطور(نه مملی خودمونا)

 

تو چلمن خان چقد از فوتبال وکتاب میگی؟؟؟خسته نشدی،

 

حالا اخبارای فوتبالی و معرفی کتابارو بذار واسه بعد

 

سپیده جونم که ساکته و قراره واسمون مشروطی بیاره ای هوااااا!!!

 

کلا عاشخای این جمع ساکتن!!! بسوزه پدرعخش

 

این داش شاهینم اگه به عخشش نرسیده بودا الان مثل بقی عاشخاساکت بود

 

نه  مثل الان باخانومش(عخشش)بیان اینجا اختشاش  ایجاد کنن

 

عطیه ونسیبه و پریسام که کلا دخملای خوب و ساکتین

 

سمیه و ارام هیسسسس،اخه اینجا جای نخاشی کشیدنه؟؟؟

 

بذارین بعد از حرفم برین هرچقد دلتون خواست راجع به نخاشی بحرفین باهم

 

بچه مثبتم که منفیهحالاداری وبتو انتقال میدی چرا میای

 

با وسایلات هی از جلو ما رد میشی؟؟؟این همه جااااااا

 

بقیتونم که از جنم من ترسیدین و ساکتین(سرخوش و داش حسین وماریاچی و...)،

 

هاهاهاهااااااااااااااااااا

 

(بچه ها خودتون که میدونید دیگه،اینا همش شوخی بود)یه وقت به دل نگیرینا

راستی از خانوم داش شاهینم ممنونم که اومدن دیوووووووونه خونه

 

ونظرگذاشتن،میسی عزیزمممم،دوس جونی خودمی،بوسسسسس

 

خووووووووووووووووووووووووووووب

 

حالاکه  ساکت  شدین وقتشه  که بگم

 

بچه ها  میخواستم بگم که: بابای داش حامدمون حالش خیلی بده

 

مریض شده(بیماریش کلیویه و وضعیتش حاده)

 

ازتون خواهش میکنم که  تواین روزا وشبا و تو این ماه

 

واقعا از ته دل واسش دعا کنینتا شفا پیدا کنه

 

مخصوصا تو دوروز تاسوعا و عاشورا،اگه ظهرش یا شبش زیارت عاشورا خوندین

 

اگه میتونین یکی دیگم بخونین به نیت شفای بابای حامد،

 

یا همون یکی هم که میخونین واسه بابای حامدم دعا کنین

 

خلاصه که کلا دعاش کنین،نه فقط این دوروزا،من گتفم مخصوصا تاسوعا و عاشورا

 

بچه ها ویژه دعاش کنین

 

یادتون نره ها

 

ازتون خواهش کردما

 

التماس دعا

[ شنبه 12 آذر 1390برچسب:, ] [ 16:14 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

 سیلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

إإإإإإإإإإإإإإإ،اینا چین؟؟؟ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هههه هههه هههه،خودم گذاشتمااااااااااااا،این اداها چیه دیگه!!!

نظرتون چیه؟؟؟تابلو نیستن؟؟؟

من اخرش خودمو از دست این لوس بلاگ دار میزنم

شیطونه میگه ولش کنم برم بلاگفااااااااااا

اونجا وب داشتم خیلی بهتر بووووووود

یه بارم با مشکل مواجه نشدم

اما اینجا.......

نظردادنش، موقعی که یهو زد همه ی وبا رو درپیت کرد....

قبل از اینم که یه مشکل دیگه پیدا کرده بود

یییییششششش

فقط بخاطر دوستام میمونم وگرنه که دیگه اصلا خوشم نمیاداز لوس بلاگ

خوووووووووووووووووب

بذگریم

از اونایی که تو  طرح شرکت کردن و همراهیم کردن ممنونم

واقعا ممنونم

اونایی که زیارت عاشورا رو میخونن یا اونایی که تازه شروع کردن

زیارت عاشورا رو تاچهل روز بخونین

غیر از دعای شخصیتون واس مام دعا کنین

این چهل روزی که میگم مستمر بخونین دعاتون مستجاب میشه

البته اگه از ته دل باشه و به صلاحتون باشه

بعضیام که هی میگفتن که نمیفهمم که منو دیوووووووووونه تر کردن

بعضیام که کلا تو باغ نبودن و اصلا به رو خودشون نیاوردن....

من اونقدام که بگین ادم مذهبی نیستم،اما خدامو،پیامبرارو،اماما

وقران رو خیلی دوس دارم،واقعا دوسشون دارم

و حرمتشونو نگه میدارم

این مدت رو حتی تا تاسوعا عاشورا رو بچه های خوبی باشیم

بعدش دیگه.....

راستی من احساس میکنم که زیادتر اززیادی  میام نت

دیگه میخوام کمتر بیام،حالا مگه کمترم چیه حالا؟؟؟

روزا رو درس  میخونم(اگه زود بیدارشم)

شبام میام نت کلا،در خدمت شمامممممممم

همکار گرامیم که اونجوری که اعلام کردن یه مدت نمیان نت و....

ببشخید زیاد حرفیدماااااااا

بحث یه روز دوروز که نیست،بحث یه عمر زندگی کنار همدیگس

اخخخخخخ

قاط زدم

چی گفتم....

برین ادامه مطلب جیجراااااااااااااااااااا 


ادامش اینجاس
[ پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:, ] [ 21:8 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

هاهاهاااااااااااااااا

چیه تعجب کردین؟؟؟

به من نمیاد اینکاره باشم؟؟؟؟؟؟

حالا نشونتون میدم

إإإإإإإإإإإإإإإإ،نیشتو ببند،میخنده واسه من

دیگه خنده منده تعطیل،ترانه مرانه هم تعطیل،و گرنه.....

راستی اینم بگم که این نوحه رو زودتر از بقیتون از اوازک کش رفتم

خیلی قشنگه مگه نه؟؟؟

به من چه،میخواستین زودتر برین بردارین

نبینم کسی کش بره ها،این مختص دیووووووووونه خونس

(کدمو تغییر دادم تا شمام بشنوین،دیگه اون قبلی نیست)

حالا واسین

برنامه هایی دارم واستون

میخوام که با هم یه فیضی ببریم تو این مدت

دعا بخونیم،قران بخونیم و اینا...........

هممون با همدیگه ها

کسیم در بره از زیرش با من طرفه

"خوب بچه ها هر کی پایمه

برنامه اینه:

روزی یه صفحه از قران رو بخونین(چون بعضیا میرن مدرسه دانشگاه و درس دارن

دیگه براشون سخت نشه)

بعد از نماز ظهر یه زیارت عاشورا(هرروز)

بعد از نماز مغرب و عشا هم زیارت وارث و 30تام صلوات

در ضمن همه واسه بقیم دعا کنن(بچه های وب)"

اینم طرحمون

داشته باشین فعلا تا بعدا(هر کی هم که واقعا سختشه که همشواجرا کنه

حداقل یکیشو........)

بچه ها لطفا بیاین بگین هستین یا نه

اینکه همشو هستین یا فقط یه جزئیشو...

نیاین اینجا واسم قصه تعریف کنین

و خودتونو بزنین به کوچه ی علی چپ

البته فک نمیکنم که سخت باشه این طرح،پس بیاین همه با هم اجراش کنیم....

[ شنبه 5 آذر 1390برچسب:, ] [ 20:2 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

دیدم چرتتون گرفته گفتم یه اپ بترکون کنم که کف کنین

خیلی بامرامین همتون،خیلی دوستتون دارم به جون خودم

این نظرسنجیم که ازون روزی که گفتم قضیشو رقابتش شدیدتر شده

راستی اهنگ وبمون چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حال میکنین یا نه؟؟؟

اما چندروز دیگه ماه محرمه باید برداشته بشه

دیگه لهو و لعب تعطیل

خلاصه که دیگه............

آها

این داش شاهینمونم که نالوتی ما رو بدجور غافلگیر کرد

دیدیم یه چندروزه نمیاد بعد اومد گفت بیاین جشنه

رفتیم اونجا دیدیم بلللللهههههه،عروس و دومادی هستو آینه و شمعدانی و

یک جلد کلام ا... مجید و نمیدونم چندین تا عدد سکه و یه حج عمره و ....

عروس خانوم وکیلم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

داش شاهین مبارکت باشه داشی،خوشبحالت شده حسابی

کاش همه به عخشاشون میرسیدن

امیدوارم خوشبخت شی داش گلم

شنیدم که یکی میخواد بشه رقیب ما،اره تو نظرات هستش

آقا اهورا من نه مرضیه ام نه سانازی که الان گفتی،ای بااااابااااا

چندبار بگم اشتب گرفتی،من اصلا اسممو به تو گفتم که هی هر دفعه میای یه اسمیو میگی

در ضمن اینم بگم که سلطان لوکس بلاگ دیوووووووونه خونس

عمرا کسی جاشو بگیره ما نامبر وانیم

مگه نه بچه هاااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بچه ها:بلههههههههه

ایوللللللللللل،دمتون داغغغغغغغغغغغغغ،خیلی دوستتون دارم بامراماااااااا

دیگه چی میخواستم بگم؟؟؟

آمممممممم........

یادم نمیاد

خوب برین ادامه مطلب زودتر بدوووووویییددددد


ادامش اینجاس
[ چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, ] [ 10:32 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلاااااااااااااااااااااااااام

میگم این نظرسنجیه خیلی خیلی خیلی باحال شده

بین گزینه عالی و گزینه درپیت رقابته

خوشم میاد هیشکی رو گزینه افتضاح کلیک نمیکنه و میرن سراغ درپیت

خوب بذگریم

*

*

*

ملت ایران خطاب به تخم مرغ :

شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم

خروسه هم میگه حسرت به دلمون موند یه شب املت نخوریم

*

*

*

زبان دخترای امروز

 

 

 

خوشگل = خوجل

خوبی = خوفی

جیگرتو بخورم = جیگلتو بخولم

عشق منی = عجق منی

قربونت برم = قلبونت بلم

چطوری؟ = تطولی؟

چی کار می کنی = چیکال می کنی

سلام = شلام

دختر = دخمل

پسر = پسمل

عزیزم = عجیجم

جون = جونززززززززززز

بی تربیت = بی تلبیت

بی ادب = بی عوض (این یکی درک ربطش کمی مشکل واقعاً)

دوست ندارم = اصنم نِی خوام

نمیدونم = نیدونم

دوست = دوکس 

 

میدونم خیلی ربطی نداشتن این دوتا به هما

اما جالب بودن گفتم شما هم.......

 

[ جمعه 27 آبان 1390برچسب:, ] [ 18:42 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

من امشب خیلی خوشحالم

میخواستم برم اما گفتم که موندنم به یه چیز بستگی داره که فکنکنم...

اما شد

و من برگشتمممممممممم و حالم توپه

همه چی ارومه

من چقد خوشحالممممممم

اها اها اها اهاااااااااااااا

من میام وسط شمام دورم حلقه بزنین همه با هم برقصیم

دقیقا مدل اهنگ وبم بریمااااااااااا،ملودی،إ إ إ،ملودیییییییی،إ إ إ

خوب بلدیناااااااااااااااااااا شیطوناااااا

بیاین همه با هم شروع کنیم بازززززززززززززززز

باهم بخندیممممم.......

اره زندگی یعنی این

مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب که دلتون واسه دیوووووونه بازیام تنگ شده بود؟؟؟؟؟

دارم براتون

منو داش مملی میترکونیم این وبووووووووو

پسر دیووووووونه که رفت

خودمم خیلی تمایل نداشتم که بمونه

ما با داش مملی بیشتر حال میکنیم

این وب هم واسه منه هم واسه مملی

یعنی مملیم به همه چیزی دسترسی داره

دقیقا مثل من

این صدای خنده هم گذاشتم که همه با هم بخندیم

همه اتفاقای قبلو فراموش میکنیم و دوباره شروع میکنیم

البته نترسین این صدای خندهه رو بعدا برمیدارم

فعلا گذاشتم که همه بخندیم باهم و جو وب شاد شهههههه

دوستتون دارم جیجراااااااااااااااا

این دوتارو هم بخونین و دیگه نظرم بدین

 

شماره ناشناس 


ناشناس : سلام خوشگله ، دوست پسر داری ؟

-بله ، شما؟

-من داداشتم ، صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم.

 

شماره ناشناس بعدی : 


-دوست پسر داری؟

-نه نه اصلا

-من دوست پسرتم ......واقعا که ...:(

-عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!!

- خوب داداشتم دیگه ، صبر کن خونه برسم من میدونم و تو...

 

[ یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:, ] [ 23:24 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سلام دوستان

خوبین؟؟؟

ممنون که بهم سر میزدین و ممنون بابت دفاعتون

من هنوز حالم خوب نیست،امشب دیگه حالم بدتر شد بخاطر یه موضوع

خدا کنه منو ببخشه

امشب با اینکه خسته بودم و چشام نا نداشتن از خستگی اما باز تا الان

بیدار موندم

منتظرش موندم

اما..................

یه حس بدی دارم،از خودم متنفرم

لعنت به من،لعنت به من،لعنت به من

ازت خواهش میکنم.......

خیلی حرفا دوس دارم بزنم اما......

بگذریم.................

من اومدم که بگم من نویسنده جدیدو انتخاب کردم

محمد

اره آقای محمد :-)

البته اقا محمد تو لیاقتت بیشتر از این دیووووونه خونس

اما خوب افتخار بده که اینجا هم بنویسی

اینجوری همه با هم کنار میایم

بچه ها شرمنده که بهتون سر نزدم

اخه من حالم بد بود که تو این دیووووونه خونه ی من اون حرفا زده شد

امشب که دیگه حالم بدتر از اونروزام شد

اخه......

الان میام به تک تکتون سر میزنم

بازم ازت

مــــــعـــــــــذرت  مـــــیخـــــــــــــوام

[ شنبه 21 آبان 1390برچسب:, ] [ 23:3 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سلام

واقعا خیلی شرم اوره

خیلی خیلی خیلی خیلی خیلییییییییییییییی

این چه حرفایی بود که تو قسمت نظرات گفته بودی

واقعا که خیلی.....

این حرفا تو وب من ممنوعه

اینجا جمع صمیمی هست

بار اخرتون باشه که این حرفا و دعواها میکنین

این نشونه ی بی شخصیتی هست که اینحرفارو میزنی

اگه یه بار دیگه

فقط اگه یه بار دیگه تو وب من این اتفاقا بیفته حسابتونو میرسم

فهمیدییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الانم خیلی عصبانی و ناراحتم

اصلا ازتون توقع نداشتم فک میکردم اینقدا شعور دارین

دیگه حرفی ندارم

[ پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:, ] [ 18:49 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

 

به به جیجرا چطورین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خیلی دوستتون دارم

ببشخید که دیر اومدم جواباتون رو دادم،اخه نبودم رفته بودم خونه دوستم

عید شما هم مبارک دوس جونیای من

به ادم انرژی میدین به جون خودم،اومدم دیدم کلی نظر واسم گذاشتین

خیلی بامعرفتین خیلی خیلی خیلی خیلی.....................

راستی سیلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

یه تصمیم دیگه ای هم که داشتم این بود که میخواستم

.

.

.

.

.

.

لینکامو یه تغییری داخلشون ایجاد کنم

یعنی اینکه میخوام فقط دوس جونیای با مرامم رو نگهشون دارم

که تو لینکام باشن

بعضیا که تو لینکامن اصلا لیاقت ندارن که باشن

من گفتم که من با لینک موافقم هر وبی همه مدلیش

اما فقط باید بامرام باشین

مثل اینایی که الان تو لینکامن

نه اینکه مثل بعضیا فقط میان لینکو ثبت میکنن و یه نظرم میدن

و میرن دیگه پشت سرشونم نیگا نمیکنن

قربونش برم من چه خودشو خوشتیپ کرده،نمیدونه قراره بمیره

[ دو شنبه 16 آبان 1390برچسب:, ] [ 14:26 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

به سلامتی برف که هم روش سفیده هم توش

 

به سلامتی سایه که هیچوقت ادم رو تنها نمیذاره

 

به سلامتی دیوار نه بخاطر بلندیش واسه اینکه هیچ وقت پشت ادم رو خالی نمیکنه

 

به سلامتی همه ی اونایی که مارو همین جوری که هستیم

 

 

دوس دارن وگرنه بهتر از ما رو که همه دوس دارن

 

 

 

 

 

به سلامتی پاک کن که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه

 

 

به سلامتی با ارزش ترین پول دنیا "تومن" چون هم تو هستی توش، هم من

 

 

به سلامتی اونایی که اگه صد لایه ایزوگامشون هم بکنن بازم معرفت ازشون چیکه میکنه...

 

 

به سلامتی اونایی كه دوسشون داریم و نمیفهمن ... آخرشم دق میدن مارو

 

 

 

به سلامتی مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس حریف به احترامش بازی نمی کنن

 

 

به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره

 

 

 

 

به سلامتی همه عزیزان بزن زنگوووو

 

سیلام سیلام سیلاااااااااااااااااااااااااااااااام

 

خوفین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من که توپم،عجب دوستای باحالی هستینا،دمتون داغ داغ داغغغغغغغ

خیلی دوستتون دارم،میسی از همتون بابت دفاعی که کردین

حسابی حال این پسره ی دیوووووووووووووونه رو گرفتینا

إإإإإ،بخاطر یه چیزی که من فراموش کرده بودم ببین چیکار کرد

اما خوشم اومد همتون بینیشو به خاک مالوندین

قابل توجه اقایd:

فکنم تو همون دانیال خودمون باشی نه؟؟؟

اگه اومدی بازم برو یه سر تو نظرای پست قبلی جوابتو دادم

اوکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیگم همینجوری واس خودت حرف نزن

اوفتاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااادددددددددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بچه ها کلی حرف داشتما،اما یادم رفت

حالا اگه یادم اومد به ادامه ی همین متن اضافش میکنم

خوب فعلا باباییییییییییییییییییی

اها

راستی بچه ها

 

یه سر برین وب حامدwww.hamed_7059.loxblog.com

 

داش حامد  لطف کرده عکس پسر دیووووووووونه رو گذاشته اونجا

 

تو لینکامم هستش به اسم تنهاترین

 

دیگه همین فعلا بابای

 

 

[ سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:, ] [ 21:22 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلاااااااااااااااااااااااام

چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا قیافه هاتون اینجوریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اهاااااااااااااااااا،از ریخت وبم تعجب کردین

اخیییییییی ناسییییییییییییی

خوب من یه خونه تکونی اساسی کردم دیگه

قالبم خوبه یا بد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پیج وبم زود باز میشه مثل قبلی؟

اهنگش چی؟

پخش میشه یا نه؟

کلا چجوریاس؟

بابا دمتون داغغغغغغ،دیروز چندساعت فقط داشتم جواب نظرامو میدادم

چقد طرفدار دارم من

البته که منم شماها رو دوس دارم

خیلی گلیننننننننننن

حالا اینارو ولش

اومدم اپ کنم بهتون بگم

.

.

.

یه دیووووونه ی دیگم اومد تو دیوووونه خونه

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

یه دیووووووووووووووووووونه دیگه

پسر خوبیه

میتونید پسر دیوووووونه صداش کنین

منو هم دختر دیووووووونه

اینم زیاد معرفیش نمیکنم

مثل مشخصات خودم سکرته

[ جمعه 29 مهر 1390برچسب:, ] [ 19:11 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

بروبچ سیلام

شرمنده انقد اپ میکنما

خودمم نمیدونم چم شده

برین ادامه مطلب


ادامش اینجاس
[ چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, ] [ 21:18 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلامممممممم

من چرا انقد اپ میکنم نمیدونم

زندگی قشنگ شده اینروزا

میگم دم این بازدیدکننده ها داغ

این نظرسنجیه جالب شده

میان رو گزینه ی درپیت کلیک میکنن و میرن

حداقل افتضاحه هم نمیزنن،مستقیم میرن سراغ درپیت

میگم مگه وبم درپیته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نمیدونم شاید از نظر بعضیا درپیته

البته گزینه ی عالی از همه بیشتره ها

نظرا متفاوته دیگه

راستی یه چیز دیگه که میخواستم بگم راجع به لینکه

من با لینک کردن که مشکلی ندارم

همه نوع وبیو لینک میکنم

از عخشی بگیر تااااااااااااااا اون مذهبیاش(البته نه مذهبی خشکاها)

فقط اونایی که لینک میخوان باید

بامرام باشن که من همش بگم دمتون داغ

وگرنه دیگه مشکلی ندارم

دنیای لوکس بلاگ خیلی قشنگتر و صمیمی تره

من تو بلاگفا که وب داشتم انقده خشک و بیحال بودن مثل این

تازه امکانات اینم بهتره

حالا اینایی که گفتم به کنار

از همه بیشتر دوستایی که دارم محشرن

***بـــــــــــــــــــرین ادامــــــــــــــــــه مطلــــــــــــــــــب***


ادامش اینجاس
[ چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, ] [ 12:1 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلام

من برمیگردم،فقط بخاطر یه سری بچه ها

اونی که بی جنبه بازی در اورد خودش میدونه کیه

اوایلم یه بار ناراحتم کردی بخشیدم اما الان دیگه نمیخوام

حتی دیگه به وبم بیای

نه دیگه میام وبت نه دیگه بیا

منو باش فکر کردم همه باجنبن

تو همیشه انقد به آدما زود مشکوک میشی؟؟؟؟؟؟؟

به قول داش محمدم اونایی که ادعای رفاقت دارین و هیچی از رفاقت نمیدونین

اصلا انتظار نداشتم

خیلی ناراحت شدم خیلی خیلی خیلی

فقط لطف کن دیگه نیا وبم

همین

خوب حالا برین ادامه مطلب

چندتا عکس از عکاسا گذاشتم خیلی جالبه


ادامش اینجاس
[ دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:, ] [ 13:7 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

به دلیل بی جنبه بودن بعضیا همش دیلیت شد

منو ببخشین اگه دیوونه بازی در اوردم

میدونم شاید پست خوبی نبود اما

فکر میکردم جنبه دارین

حلالم کنین

دیگه نمیام وب

بای

[ یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, ] [ 19:10 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

بازم سیلااااااااام خدمت حضار محترم

این اپم زودتر شد دیگه

دوس داشتم اپیدم

مشکلیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اول به یه سوالم جواب بدید

بعد حتما برید ادامه مطلب

یه چندتا عکس باحال گذاشتم ببینین

سوالم اینه که:

فرض کنید خدا یه روز همه چی رو ازاد میگذاشت

هرکاری میکردین هر کاری که فکرشو کنین

گناه به حساب نمیومد

شما چیکار میکردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

لطفا صادقانه جوابمو بدین

منتظرماااااااا(رک باشین،کمرو هم نباشین)

اینجا همه ی بچه ها باجنبه ان،فقط رک و راس بگین

خوب جواب اینو که دادین برین ادامه مطلب

راجع به ادامه مطلبم نظر بدین

واسه این اپم باید دوتا نظر بدین

یکی جواب سوالم یکی هم ادامه مطلب

 


ادامش اینجاس
[ شنبه 23 مهر 1390برچسب:, ] [ 12:36 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلام بروبچ

دیروز خیلی خوش گذش بهممممم

دیگه نتونستم همون دیروز بیام و بگم

اصل قضیه همون چیزیه که میدونید دیگه

بین خودمون بمونه هااااااااا

گوشتونو بیارین جلو

هیسسسسسسسس

ساکت،صدا ندین،بذارید میخوام اروم بهتون بگم

خوب همگی اماده اید

*

*

*

*

*

*

قوقولی قوقووووووووووووووووو

ترکیدم از خنده

ترسیدین؟؟؟اخ اخ اخ ببشخین

دیووووونم دیگه

فقط بدونین خیلی خوش گذش

جنبه داشته باشین دیگهههههههههه

دوستتون دارم

حالا برین ادامه مطلب یه سررررررر


ادامش اینجاس
[ جمعه 22 مهر 1390برچسب:, ] [ 14:38 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]
[ سه شنبه 19 مهر 1390برچسب:, ] [ 10:18 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

میخواستم زودتر از اینا اپ کنم گفتم رضا هم بیاد اون اپ پایینی رو

ببینه و کیف کنه که ریضا هم دیگه کم پیدا شده،ریضا جون میری دانشگاه داداش؟

خوب هر وقت اومدی برو اون پست پایینیو هم ببین باشه؟؟؟

اپ ایندفعم راجع به

*

*

*

مهرنوشه

بیاین یکم غیبت کنیم

وااااااا،این مهرنوش چرا به راه راست هدایت نشد؟؟؟

چرا زد به سرشو رفت اونور اب

اصلا از همه مهمتر

چرا منو با خودش نبردددددددددددددددد

اخه منم میخواستم بشم خواننده و برم اونور

خوب دیگه غیبت کافیه

مهرنوش جونم متولد مهرماه54هستش

بد و بیراه نگین بهش که خفتون میکنماااااااااا

نه من غلط بکنم بخوام عزیزامو خفه کنم

خوب نظرتونو راجع بهش بگین

من که خیلی دوسش دارم و صداش و ترانه هاش عالین

اینم چندتا عکس ازش

بدو بدو بدو نظر بده

راستی این شوهر داره،بچم دارهمن که باورم نمیشه

[ شنبه 16 مهر 1390برچسب:, ] [ 14:8 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

هتلی با اتاق ها و رستورانی زیر آب در جزایر مالدیو  !

 

کی اینجا خوابش میبره؟؟؟

بهشت مالدیو!

من که خیلی حال کردم

شما چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدایی عالیهههههههههه

نظرنظرنظر

[ پنج شنبه 14 مهر 1390برچسب:, ] [ 12:56 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

بچه ها برین ادامه مطلب خیلی قشنگه هاااااااا

از دستش ندین............

چیز کمی که نیست،قصه ی عخشه.......


ادامش اینجاس
[ دو شنبه 11 مهر 1390برچسب:, ] [ 21:14 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلام بچه هااااااااااااا

امروز یه سر رفتم مدرسمون تا ناظم و مدیرمون منو دیدن همچین

خوشحال شدن که نگو

خودمم باورم نمیشد که انقد با دیدن من خوشحال شن

اخه 4-3سالی که داخل اون مدرسه بودم کارشون گیر دادن به من بدبخت بود

ناظم چپ میرفت گیر میداد راست میرفت گیر میداد

تا چشش میخورد به من من ده دقه بعد احضار میشدم دفتر مدرسه

منم تا از دور چشم میخورد به این فرار میکردم

هی میگفتن(موهات بیرونه،شلوارت کوتاهه،مقنعت کوتاهه،ارایش میکنی)

خلاصه کلی گیر میدادن به من بدبخت

من خودم سفیدپوستم اینا فکر میکردن من صدتا کرم و ازین زهرماریا میزنم

میام مدرسه،خلاصه که یه بارم سر همین قضیه ضایعش کردم رفت

حالا از رفتار امروزشون حسابی حیرت زده شدم

بهم گفتن مگه دانشجو شدی که...........

گفتم نه بابا،گفتم من که از قدیم اینجوری بودم

تازه انقدم تهدیدم کردن(اخراجت میکنیم،انضباطتتو کم میکنیم،

اسمتو واسه حوزه ی امتحانای نهایی نمیفرستیمو....)

خلاصه که منم ازین گوش به اون گوش میدادم بیرون

تو کتم نمیرفت..........

یه خاطره دارم از کلاس فیزیک که دبیرشم مرد بود

بعدا حتما واستون میگم(یکی از شاهکارهای من تو کلاس)

راستی بچه ها یه مشکل واسم پیش اومده

دعا کنید رو به راه شه

وگرنه خفتون میکنم

شوخی کردم فداتووووووووووننننننن

[ شنبه 9 مهر 1390برچسب:, ] [ 13:4 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

این مطلب جالبیه(قابل توجه بچه ننه ها)

دیگه نذاشتمش تو ادامه مطلب یه راس بریم سر اصل مطلب

چرا ميگن بچه ننه، نمي گن بچه بابا ؟

 

- مامان

- بعله ؟

- من مي خوام به دنيا بيام ...

- باشه .

- مامان

- بعله ؟

- من شير مي خوام

- باشه

- مامان

- بعله ؟

- من جيش دارم

- خب

- مامان

- بعله ؟

- من سوپ خرچنگ مي خوام

- چشم

- مامان

- بعله ؟

- من ازون لباس خلبانيا مي خوام

- باشه

- مامان

- بعله؟

- من بوس مي خوام

- قربونت بشم

- مامان

- جونم ؟

- من شوکولات آناناسي مي خوام

- باشه

- مامان

- بعله ؟

- من دوست مي خوام

- خب

- مامان

- بعله ؟

- من يه خط موبايل مي خوام با گوشي سوني

- چشم

- مامان

- بعله ؟

- من يه مهموني باحال مي خوام

- باشه عزيزم

- مامان

- بعله ؟

- من زن مي خوام

- باشه عزيز دلم

- مامان

- بعله ؟

- من ديگه زن نمي خوام

- اوا ... باشه

- مامان

- .. بعله

- من کوفته تبريزي مي خوام

- چشم

- مامان

- بعله ؟

- من بغل مي خوام

- بيا عزيزم

- مامان

- بعله ؟

- مامان

- بعله

- مامان

- ... جونم ؟

- مامان حالت خوبه

- آره

- مامان ؟

- چي مي خواي عزيزم

- تو رو مي خوام .. خيلي

- ...



***********************

- بابا

- بعله ؟

- من مي خوام به دنيا بيام

- به من چه بچه .. به مامانت بگو

- بابا

- هان؟

- من شير مي خوام

- لا اله الا الله

- بابا

- چته ؟

- من ازون ماشين کوکي هاي قرمز مي خوام

- آروم بگير بچه

- بابا

- اههههه

- من پول مي خوام

- چي ؟؟؟؟ !!!

- بابا

- اوهوم ؟

- منو مي بري پارک ؟

- من ماشينمو نمي برم تو پارک تو رو ببرم ؟

- بابا

- هان ؟

- من زن مي خوام

- اي بچه پررو .. دهنت بو شير مي ده هنوز

- بابا

- ...

- من جيش دارم

- پوففف

- بابا

- درد

- من زن نمي خوام

- به درک

- بابا

- بلا

- تقصير تو بود که من به دنيا اومدم يا مامان

- تقصير عمه ات

- بابا

- زهرمار

- من يه اتاق شخصي مي خوام

- بشين بچه

- بابا

- مرض

- منو دوس داري

- ها ؟

- بابا

- ...

- بابا

- خررر پفففف

- بابا

- خفه

- بابا

- ديگه چته ؟

- من مامانمو مي خوام


از اول همينو بگو ... جونت در بياد

دقیقا مثل خودمه(اخه هر چی میخوام به مامانم میگم)

عاشق مامانمم اما مامانی نیستم

[ پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, ] [ 11:27 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلام سیلام سیلاااااااااااااااااااام

خوفیییییییییییییییییییین همگی؟؟؟

دم همتون گرم گرم گرم

إإإإإإإإإإإإإإإإإإ،یادم رفت میخواستم چی بگم...

تا همین چند دقه پیش یادم بودااااااااااااا

خوب بذگریم

الان هر چی یادم اومد میگم

کم کم دارم شروع میکنم بخونم أه حالم به هم خورد

بس که این فصل اول زیست سوم و این همای رحمت سال دوم رو خوندم

از همون سال تا حالا.......بس که دبیرا ازمون امتحان گرفتن

شانسو میبینین تو رو خدااااااااااا

من اگه شانس داشتم الان تو دانشگاه شهید بهشتی تهران بودم

 ازمون ورودی کاردانی و کارشناسی(بعضی رشته ها)حذف شده واس

دانشگاه ازاد به جز پرستاریییییییییییییییییی

برم خودمو دار بزنم

من دیگه سعی میکنم کمتر اپ کنم اما میام نت هر از گاهی و جواب نظراتونو میدم

خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دوستون دارم

[ سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, ] [ 21:26 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

ئهدیسیلاااااااااااااااااااااااامممم

خوفییییییییییننننن عخشای من؟؟؟

اینبار میخوام کوچولو بنویسم

هر کی هم که چشاش ضعیفه بره عینکشو بزنه و بخونه

میگم خودمونیما

شیطونا

دعا کردین من زودتر بیام پیشتون که نت درست شد

فداتووووووووووووووووووووون

بابا پدرمونو در اوردن

با زبون خوش که درست نمیکنن

نمیدونم بعضیا چرا وقتی یه کاری رو باید انجام بدن به عقب میندازنش

اصلا اهمیت نمیدن

همه جا همینجور شده هاااا

از مرکزم بود مشکلش(قابل توجه کسی که گفته بود ما تو دهاتیم که درست نمیشه)

دیگه بگم خدمتتون

دلم واستون تنگ شده بود

شرمنده که این همه نگرانتون کردم

میسییییییییی به یادم بودین

امروز رفتم خونه ی همون دوستم که میگفتم عاشقمه

رفتم و همه ی کتاباشو ورداشتم اوردم واس خودم

اخه اون میخواد بره دانشگاه(غیرانتفاعی)

اون که تا جوابشو گرفت تصمیمشم گرفت همون لحظه

من که مامانم نذاشت که برم

بهم گفت مامان جان حرف منو گوش کن ضرر نمیکنی

گفت به جای پول یه ترم دانشگاهت واست لپ تاپ میخرم

مامانمم میدونست چطور رامم کنه هااااااااااا

سریع قبول کردم(آخه لپ تاپ رو خیلی دوس دارم)

و واسمم خرید

و منم دیگه راضی شدم که دیگه دانشگاه نرم امسال

راستی بچه ها هر وقت نظر سنجی رو

مینگاهم میبینم که این گزینه آخری تغییر میکنه

(همون درپیت)

نمیدونم کیه که اینکارو میکنه(مشکوک میزنه)

به نظرم آشناس

اگه بازدید کننده های عادی هستن

که اینکارو میکنن که اشکال نداره

شاید از این صدای خنده هه میترسن و سریع

میزنن درپیت

اما اگه از خودمون باشه اگه بفهمم کیه که

اینکارو میکنه خودم حسابشو میرسم

اگه کسی باشه که بخواد لج منو در بیاره

باید بهت بگم که این کارت خیلی خیلی خیلی

بچگانس

والا ما که با کسی دشمنی نداریم

فعلا همین

فداتون شممممممممممم

[ یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:, ] [ 16:18 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلام بچه هاااااااااااااااااا

دلم واستون تنگ شده،خیلی خیلی خیلی خیلیییییییییییییی زیاد

به جون شما نه،به جون خودم دلم داره میترکه واستون

این نتمون واسه اونایی که کارتی ان خراب شده

هر چی واسادم دیدم درست نشد

اومدم بیرون،الان از کافینت براتون مینویسم

با این چشمای خستم،آهههههههههههه

خوب حالا بریم تو فاز بندریییییییییی

اول که دم تک تکتون گررررممممم گررررمممم گرررمممم

که انقد به یادمین و نگرانم هستین

همتون عشق منین،همتونو دوس دارم

چه پسر چه دختر عاشق همتونمممممممممم

اگه بدونید چقد دلم واستون تنگ شده بود

اومدم دیدم این همه بیادمین و نظر واسم گذاشتین خیلی

خوشحال شدمبس که از خوشحالی خندیدم و

بلند بلند گفتم دوستون دارم این خانوما و اقاهاااا یه جوری برگشتن

نگام میکنن که نگووووووووووووو

مطلب بعدی که باید بگم اینه کهههههه:

دلتون خوشه هااااااااا،درس کجا بود؟؟؟

فک کردین من به این راحتیا تن به درس خوندن میدم؟؟؟

نه بابا،از این فکرا نکنین

دیگه عرضم به حضورتون که بازم واسم نظر بذارین

تا بازم بیام ببینم خوشحال شم

الان چندین تا بلبل رو به روم هستن

ای جووووونممممم نفس کش!!!عجب قشنگم میخوننااااااا!

اینجا که اومدم یه پا جنگله واسه خودش

خیلی خوش اب و هواس

یه مطلب دیگه هم این هستش که:

فکر نکنین من همینجور بدون خداحافظی از پیشتون میرم

اصلا من نمیرم مگه اینکه بمیرم

هر وقت دیدین دیووووونه نمیاد

بدونین حتما یه مشکل پیش اومده

اگه هم دیدین اصلا نمیام بدونید دیوووونه فوت شده

با دوستای خوبی مثل شماها هستم تا همیشههههه

تا هر وقت که ...............

فرزندانم موفق و موید باشیدددددد

موااااااظب خود گلتون هم باشین

خیلی خیلی خیلی دوستون دارم

بازم میام

کامینگ سوووووننننن

دعا کنین هر چه زودتر درست شههههه

[ یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, ] [ 10:19 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

خوب بگم براتوووووووووووون

من دیگه تقریبا تصمیمو گرفتم،فقط دیگه باید بره

شورای نگهبان  اونجا تایید بشه(البت من زیاد یادم نیستا اگه

اشتب گفتم دیگه ببشخید،آخه این شورای نگهبان واسه دوران راهنماییه)

بابام که بهش میگم سکوت میکنه

نمیدونم این سکوت نماد چیه؟؟؟

شما میدونید؟؟؟

نماد رضاس یا مخالفت؟؟؟

تا به مامانم میگم یهو یه جور نیگام میکنه و میگه:

دختر جان به چیزی که من میگویم گوش فرا ده که زیان نمیبینی

میگه بدرد نمیخوره،هم دوره،هم کاردانیه،هم شغلش تضمین شده نیست

آجیامم که تقریبا مخالفن و اون مشاور اصلیم که میگفتمم که

تا گفتم زود گفت نههههههههههه،خوب نیست نرو

داداشمم تو خیالاتم انگاری مخالف بود،از چهرش مشخص بود

(داداش ندارم)

اینجام که اکثرتون مخالف بودین و مسخره میکردین

دیگه واسه همین دارم کم کم اماده میشم که خوندنو شروع کنم

امیدوارم سال دیگه مثل اینروز بهتون بگم من دارم میرم

کارای دانشگاهمو بکنممممممممممم(وااااااااااااااا چه توهمیییییی)

اوووووووخخخخخ یهو قلبم درد گرفت

اصلا فکر نکنم تا سال دیگه زنده باشمممم

البت فک نکنین که من میرم و دیگه پشت سرمم نیگا نمیکنم

نه بابا کور خوندین

مگه من ولتون میکنم؟؟؟

من از اون دیووووونه هاممممم

میام بهتون سر میزنم

نظر بذارین واسم اگه آپ بودین یا اگه کاری داشتین

یا اصلا همینجوری یا هر چیز دیگه ای

مطمئن باشین میامو جواب نظراتونو میدم

فقط شاید دیر، مثلا هفته ای یکبار آپ کنم

اما میام نت و نظرارو میبینم،میام پیشتون

حالا بهتون میگم دیگه از کی میخوام شروع کنم بخونم

فردا صبح هم دیگه برم چندتا کتاب تست بخرممممم

بیارم خونه خاک بخورنننننننننن(هاهاهاااااااااا)

شوخی کردم،حالا سعی میکنم نذارم خاک بخورن

[ دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, ] [ 22:3 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

بازم سیلاااااااااااااامممم

به جون شما آدم جوووون میگیره وقتی میبینه

این همه آدم دوسش دارن

منم دوستون دارم خیلی خیلی خیلی

با کی هستم؟؟؟

خوب با شماهام دیگه

شما که واسم نظر گذاشتین

خوب اول یه بوس بدین

اووووووومممممممممم

خوب چخبراااااا؟؟؟

اره یه خبرایی هست،بلأخره انسر انتخاب رشته ها اومد

دیشب اعلام کرده بودن که کمتر از 4ساعت دیگه میاد، منو بگید

تا نصف شب همینجور میرفتم و میومدم

حالا انگاری دولتی رو آورده بودم(عالمی دارم واسه خودما)

خلاصه که پدر صاحب این سازمان سنجشو در اوردم

هه ههههههههههه

تا ساعت دوازده و خوردی رفتم دیدم مثل اینکه دروغ گفتن

بیشتر ا زچهار ساعت شده و هنوز نزدن

کلی هم بد و بیراه بهشون گفتم و خوابیدم

صبح با صدا زنگ تل از خواب پریدم(أهههه)

دوستم بود هر چی زنگیده بود گوشیم انسر ندادم

زنگیده بود خونمون،منم تو خواب و بیداری بودم

اما متوجه شدم داره با مامانم میحرفه،بعدش دیگه هر کار کردم خوابم نبرد

و بلند شدم،مامان جون بم گفت که دوستت گفت انسر زدن

خلاصه که منم با بی میلی تمام نشستم پشت فرمون

رفتم سایت و گرفتم

حالا چی آورده بودم؟؟؟

بگو چی؟؟؟

هیچی، پیچ پیچی،مارپیچی

هه هه(شوخی کردم)

یه رشته قبول شدم که خوبه اما احتمال خیلی زیاد نمیرم

مامانم پاشو کرده تو یه کفش که الا و بالله(درست نوشتم؟ حالا هر چی)

داشتم میگفتم مامانم میگه:::::

باید بخونی واسه سال دیگه،آزاد پرستاری(که خودمم دوس دارم پرستاریو)

البت فکر نکنین ما خرپولیما،نه بابا ازین خبرا نیس

مامانمم منو میشناسه که اهل درس خوندن واس دولتی نیستم

واس همین  میگه باس بری آزادپرستاری

خلاصه که از چندین تا مشاوره گرفتم

آخه خودم دوسدارم برم دانشگاه هر چه سریعتررررر

اولین نفرکه مشاوره گرفتم آجی بزرگم بود

دومین نفر مشاور مدرسمون بود

سومین نفر دبیر زیستمون بود که واستون تعریفشو کرده بودم

تو پستای قبل

تا صدامو شنید و فهمید من دیوووونم(البت اینجا میگم دیووونه ها)

کلی خوشحال شد،بابا قطع نمیکرد که این تلفن بیچاره رو

دیگه خودم بابای کردم(البت منم خوشحال شدماااا)

چهارمین نفر و اصلی ترین کسی که باهاش مشاوره کردم

یکی از اقوامامون بودش که من خیلی خیلی خیلی قبولش دارم

واس نهایی ترین و اصلی ترین تصمیمم ازین مشاوره گرفتم

(وااااا،این چه حرفیه؟؟؟بقیشون کشک نبودن این وسط،اونام بنده خداها

یه جورایی نقش داشتن دیگه)

البت از سه از دوستامم مشاوره گرفتماااا

این پست همش مشاوره مشاوره مشاوره ای شد

فعلا تا همینجا داشته باشین

بازم میگم

خیلی دو س تو ن دا رممممممم

 

[ یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:42 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلام

خوبین همگییییییییییییی؟؟؟

خوب انشالا که خوب باشین

عرضم به حضورتون که،امروز رفتم خونه ی خاله جوووونم تاالان

جای شما خالی(اصلا واسه چی خالی؟)قاطی دارما

نه بابا خبر خاصی نبود که جای شما خالی باشه با عرض پوزشششش

حال داد امروز یه جورایی

فردام شنیدم انسر انتخاب رشته ها تشریف میاره(که صدسال میخوام نیاد)

واااااااایییییییی این دوستم منو کلافه کرد بس که اس و زنگ داد که بیا خونمون

هر چی جوابشو نمیدم انگار نه انگار

من نمیدونم این عاشق چی من شده که انقد دوس داره هر لحظه کنارش باشم

دوستم که دارم میگم دختره هاااا،منحرف نشید یه وقت

خلاصه که امروز خوب بود خونه خاله اینا

دوباره برگشتم خونمون،خونمون رو خیلی دوس ندارم اخه تنهام

اما شماها رو که دوست دارم،مگه نه؟؟؟

[ شنبه 19 شهريور 1390برچسب:, ] [ 18:21 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

خوشحالم که دیگه نمیخوام برم خرید مدرسه

و بعدشم مدرسه و شروع بدبختی ها،البته واسه من

بدبختی میمونه ها،چون حوصله درس خوندن زورکی

رو ندارم، حوصله درس خوندن از تو سرم

پریده یه دوسالی هست،البته دلیلشو خودم میدونماااا

یادمه امتحان زیست که داشتیم نمیخوندم زیاد

همینطور میرفتم و امتحان میدادم

دبیرمونم ازون دبیرا بودااااا

این امتحانام واسه مستمر بود،منم همش خراب میکردم

بعدشم کلی اصرار میکردیم دوباره میگرفت

دوباره روز از نو روزی از نو،یه جورایی به من

نیگا میکرد و جوری میگفت که انگار داره به تموم

کلاس میگه و بیشترم منظورش به من بود

و میگفت:این وضع درس خوندن نیستاااا

میگفت هیچ امیدی بهتون نیست،مردود میشین

امتحانای آخر ترم،آخرشم خداروشکر من قبول شدم

امتحان زمین مخصوصا،من از زمین متنفرم

اصلا حوصلم نمیشه بخونمش،مذخرف ترین کتاب

تجربیا زمین شناسی هست،امتحان زمینو که دیگه هیچکی حوصلش

نمیشد بخونه،دبیرمون بهمون میگفت شما چتون شده؟؟؟

میگفت شرط میبندم همتون عاشق شدین که درس نمیخونید

یه بار روز یکشنبه یه امتحان سنگین زیست شناسی داشتیم

و این امتحانم واسه جبران بود(منم که دقیقه نودی مثل همیشه)

من روز پنجشنبش رفتم تو خیابون،از قضا این معلم منو دیده بود

اما من ندیده بودمش،خلاصه که شد روز یکشنبه و امتحانو دادیم

من باز خوب ندادم که بذارمش واسه جبران

تا رفتم پیشش(بادوستم رفتم،این دوستم خیلی درسخونه)

 که بگم خانوم یه بار دیگه

قبل از اینکه من حرفمو شروع کنم یهو گفت

نه تو برو خرید،گفتم چی؟؟؟

گفت روز پنجشنبه اییییییییییییی

من گفتم تواز کجا منو دیدیییییییی؟؟؟

گفت تو خیابون

گفتم من که ندیدمت

خلاصه که دیگه نتونستم چیزی بگم...

آخرشم نفهمیدم چی به چی شد و اون نمرمو چند داد

[ جمعه 18 شهريور 1390برچسب:, ] [ 16:25 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

صبح خوابیده بودم(صبح که چه عرض کنم،نزدیکای ظهر)

 

یهو یه چیزی حس کردم

 

از خواب پریدم بالا دیدم لباشو گذاشته رو لبام و داره منو میبوسه

 

غافلگیر شدم حسابی!!!

 

یهو بهش گفتم دیوونه داری چیکار میکنی؟؟؟

 

بهم اجازه نداد بلند شم و بازم حرف بزنم و حرفمو قطع کرد

 

و بکارش ادامه داد....

 

اون لحظه هیچکی اونجا نبود!!!

 

آبجیش داشت با کامپیوتر کار میکرد تو اتاق اونوری

 

بقیه شونم رفته بودن بیرون

 

عجب آدم فرصت طلبیه هااااااااااااااااا

[ پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:, ] [ 13:6 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلام سیلام سیلام

خوفیییینننن؟؟؟

واااااااااااااای مردم از دلتنگی به جون شما

همتون بیاین تو بغلم

وایسین وایسین جا نمیشه

یکی یکی بیاین

این چندروز نت خراب شده بود همش ارور میداد

خلاصه که منم به فکر شماهااااااااااا

عرضم به حضورتون که.....

جواب دانشگاه ازادم اومد و

من

قبول

 

 

.

.

.

.

.

نشدم(هاهاهاااااااااااااا)

واس رشته پرستاری ازمون داده بودم

شاید بگید که این دختره چه خنگه که ازاد نیاورده

اما من تنها اینجور نشدم،همه دوستامم که ازمون دادن قبول نشدن

یکی از دوسای سال بالایی بهم گفت که اکثرا سال بالایی ها میارن

خیلی دوس داشتم امسال برم دانشگاه

حیف نشد

انشالا واس سال دیگه

در ناامیدی بسی امید است

مگه نه؟؟؟

50تا دیگه رتبم بهتر شده بود قبول شده بودم

اما حیف....،پس نتیجه میگیریم که

اگه بخونم واس سال دیگه حتما

قبول خواهم شد انشالاااااااااااااا

حالا یه کف مرتببببببببببب بزنین

 

[ سه شنبه 15 شهريور 1390برچسب:, ] [ 20:42 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

راستی اینم چندتا عکس از سعدی

نه خود سعدیاااا(آرامگاهشه)

اینارو خودم گرفتم

دیگه اگه کیفیتش بد شده ببشخید

این مرده رو ببینید تو رو خدا

همچین نیگا میکنههههه:-))

اینم حوض ماهیشههههه

[ جمعه 11 شهريور 1390برچسب:, ] [ 20:53 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

امروز یازدهم شهریوره دیگه آره؟؟؟

آره

میسییییی

وای دیروز و دیشب جای شماخالی

خیلی خوش گذش

دیش دیری داشتیم

چـــــــــــــــــــــــی؟؟؟

بازم میپرسید دیش دیری چیه؟؟؟

خوب عروسیه دیگه،عروسی آجیم که میگفتم

کلی ترکوندیم

بس که رقصیدم دیگه پاهام درد میکرد و سرمم گیج میرفت

اما همیجور ادامه میدادم

بیخیال که نمیشدم

ازون دیووووونه بازیام در میاوردم

صبح ساعت پنج خوابیدیم...

دیگه تا عصر خواب بودم اونم به زور بیدار شدم

خلاصه که واسه آجی بزرگمون حسابی سنگ تموم گذاشتیم

«جون مادرت برقص میدونم خیلی گلی همینو بس»

جــــــــــــــــــــــــــــــــــون

مــــــــــــــــــــــادرت

بـــــــــــــــــــــــــــــرقص

[ جمعه 11 شهريور 1390برچسب:, ] [ 19:57 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

 

 

الف. انتخاب همسر از بین آدمهای برجسته

 

ب. شکم برجسته ممنوع!

 

 


الف. همیشه راه راست را برو

 

ب. به طرف منزل مادرزن

 


ازدواج:

 

الف. آغاز آزاد روابط

 

ب. پایان روابط آزاد

 

 




الف. لطفا موالیدتان را کنترل کنید!

 

ب. یکی کمه، دو تا غمه، سه تا که شد خاطرجَمعه!

 

 



الف. به سراغ شوهر که می روی تازیانه را فراموش نکن!

 

ب. کتک زدن ممنوع

 

 



الف.همسرت را نپیچان

 

ب. دم درآوردن ممنوع!

 

 

 


الف. ماه عسل به دریا نروید، غرق می شوید، حسرت به دل می مانید!

 

ب. زیرآبی رفتن ممنوع

 

 


الف. وفاداری در حد سگ

 

ب. اخلاق سگی ممنوع

 

 

 


الف. به پای هم پیر شوید

 

ب. پیرتان در می آید!

 

 

 



الف. ladies next

 

ب. محل وقوع عشق های خیابانی

 

 

 

 


الف. بعد دوسال راه میندازیم یه مخزن گنده جوجه کشی!

 

ب. دو فرزند کافی است!

 

 



الف. همدیگر را دور نزنید!

 

ب. دور همدیگر بگردید!

 

 

 

 


الف. هنگام دعوا از چکش استفاده نکنید

 

ب. زندگی شما به بن بست رسیده است...

[ یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, ] [ 10:55 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

بلندترین پل جهان در چین !

 پلی 41 کیلومتری برای 20 دقیقه زودتر رسیدن

 

به گزارش خبرگزاری مهر، پل 42.5 کیلومتری "کوئینگ دائو هایوان"

 

که به راحتی می تواند از کانال انگلستان عبور کرده و تقریبا 4 کیلومتر طولانی تر

 

از بلندترین پل سابق در جهان است بر روی آبهای نیلی رنگ خلیج "جیاژو" گسترده شده است.

این پل 6 باندی با هزینه ای برابر 5.5 میلیارد پوند و طی چهار سال ساخته شده و ساختار ظریف

 

 آن نشان دهنده پیشرفتهای مهندسان چینی طی سالهای اخیر است.

بیش از پنج هزار و 200 ستون وزن سطح پل را تحمل کرده و انتظار می رود پس از افتتاح

 

این پل در اواسط سال جدید، روزانه بیش از 30 هزار خودرو از روی آن عبور کرده و از مدت زمان

 

سفر میان دو شهر "کینگ دائو" و "هوانگدائو" در حدود 20 تا 30 دقیقه خواهد کاست.

در حدود 10 هزار کارگر برای ساخته شدن این پل به کار گرفته شدند و آن را

 

از دو سر انتهایی پل ساخته و در مرکز آن را به یکدیگر متصل کردند. 450 هزار تن

 

در ساخت طولانی ترین پل جهان مورد استفاده قرار گرفته است، مقدار فولادی که برای ساخته شدن

 

 

 65 برج ایفل کافی خواهد بود و بتن به کار گرفته شده در ساخت آن 2.3 میلیون متر مکعب بوده است

 

که این مقدار بتن نیز برای پر کردن سه هزار و 800 استخر المپیک کافی خواهد بود.

مقامات چینی اعلام کرده اند این پل به اندازه ای مستحکم است که

 

می تواند زلزله ای با شدت هشت درجه، طوفانها و یا برخورد یک کشتی 300 هزار تنی را تحمل کند.

بر اساس گزارش تلگراف، با این حال بسیاری از شهروندان چینی صرف میلیاردها دلار

 

سرمایه برای کاهش دادن 20 دقیقه از زمان مسافرت در میان دو شهر را هدر دادن سرمایه می دانند.

 

کشور چین در حال حاضر مالک 10 نمونه از بلندترین پلهای جهان است.

 

 

 

******************************

*****************************

****************************

****************************

***************

************

********

*****

اینام حوصله دارناااااااا

اما خوشمله

[ شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, ] [ 15:32 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

دیشب خواب دیدم بیماری "ام اس" گرفته بودم

وااااااااااااااای

من بیشتر خوابام واقعی میشن!!!

اگه اینم حقیقت پیدا کنه دیووووونه چیکار کنه؟!

خلاصه که خیلی دپرس شدم

[ شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, ] [ 14:48 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

اینو حتما بخونیددددددددددددددددددد

 

 

یه روز یه خانوم حاجی بازاری خونه ش رو مرتب کرده بود و دیگه می خواست بره حمام

 

که ترگل ورگل بشه برای حاج آقاش. تازه لباس هاش رو در آورده بود و می خواست آب

 

بریزه رو سرش که شنید زنگ در خونه رو می زنند. تند و سریع لباسش رو می پوشه و

 

میره دم در و می بینه که حاجی براش توسط یکی از شاگردهاش میوه فرستاده بوده.

 

دوباره میره تو حمام و روز از نو روزی از نو که می بینه باز زنگ در رو زدند. باز لباس

 

می پوشه میره دم در و می بینه اینبار پستچی اومده و نامه آورده. بار سوم که می ره تو

 

حمام، دستش رو که روی دوش می ذاره ، باز صدای زنگ در رو می شنوه. از پنجره ی

 

حمام نگاه می کنه و می بینه حسن آقا کوره ست.

 

بنابراین با خیال راحت همون جور لخت میره پشت در و در رو برای حسن آقا باز می

 

کنه.حاج خانوم هم خیالش راحت بوده که حسن آقا کوره، در رو باز می کنه که بیاد تو چون

 

از راه دور اومده بوده و از آشناهای قدیمی حاج آقا و حاج خانوم بوده. درضمن حاج خانوم

 

می بینه که حسن آقا با یه بسته شیرینی اومده بنده خدا. تعارفش میکنه و راه میافته جلو و از

 

پله ها میره بالا و حسن آقا هم به دنبالش. همون طور لخت و عریون میشینه رو کاناپه و

 

حسن آقا هم روبروش. میگه: خب خوش اومدی حسن آقا. صفا آوردی! این طرفا؟

 

حسن آقا سرخ و سفید میشه و جواب میده: والله حاج خانوم عرض کنم خدمتتون که چشمام

 

رو تازه عمل کردم و اینم شیرینیشه که آوردم خدمتتون!!!!

[ پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, ] [ 21:32 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

سیلام خوبین دوستای گلم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وااااااااااااااااااااااااای این لوکس بلاگ چش شده آخه؟؟؟

اومده تمام مطلبای منو با نظرام و دیلیت کرده،

قالبمو عوض کرده،آهنگ وبمو دیلیت کرده،

اومده مطلبای واس چند ماه پیشمو گذاشته

انگار زلزله اومده اینجااااااااااااااااااااا

خیلی عصبانی شدم،این چه وضعیه؟؟؟

هر چی نوشتم و انجام دادم همش بر باد فنا رفت

لینکامم دیلیت شدن و نظراشونم همینجور

خدایا دوستامو چطور پیداشون کنم آخه؟؟؟

آدرس اکثرشون رو یادم نیست،اصلا نمیدونم یه مدت

چه بلایی سرش اومده بود،اوپن نمیشد،همش خطا میزد این

لوکس بلاگه

خیلی ناراحتم خیلی خیلی خیلی

باید دوباره بکوبم و بسازمش وبمو

وااااااااااااااااااااااااااااااااای

خداااااااااااااااااااااااااااااا

خدا کنه دوستام دوباره بهم سربزنن!!!

[ سه شنبه 1 شهريور 1390برچسب:, ] [ 20:31 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

 

توجه توجه توجه!!!

راستی به اطلاعتون برسونم من یه مدت نمیام،یه وقت نگرانم نشیدااااا

بهم سر بزنید واسم نظر بذارید خوشحال میشم بجون شما

بعد از اینکه اومدم جواب تک تک نظراتونو میدم

منتظرم باشید عزیزان(اوووه اوووه اوووه)

من احتمالا 3یا4مرداد برمیگردم

فرزندانم مواظب خودتون باشید(اوووه اوووه اوووه)

[ سه شنبه 21 تير 1390برچسب:, ] [ 20:24 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

توجه کردین همیشه پسرا التماس دخترا میکنن

تا وقتی که بچه هستن که التماس میکنن که بیا بریم بازی قایم ماشک

وقتیم که بزرگ میشن التماس دخترا میکنن که بیا باهام دوست شو،بعد از کلی

التماس کردن که دختره باهاش دوست شد عاشق دختره میشن و ازش قول ازدواج میگیرن

دختره هم قبول میکنه(اینم واسه یه مدت که دل پسره خوش باشه و خودش سرگرم باشه)،

بعدم که خواستگارخوب اومد واسش از اونجایی که پسره رو اسکل کرده

اونو میپیچونه و قیدشو میزنه و اینجا دیگه التماس پسره بی اثره....

حالا پسره میمونه و یاد و خاطره ی دختره و یه دنیا غصه و ترانه های غمگین گوش کردن

و عقده ای شدن و تصمیم میگیرن که تلافیشو سر دخترای دیگه در بیارن اما بقیشم مثل همیننننننن....

اگه میگید غیر از اینه این همه خواننده که ترانه میخونن این روزا

این ترانه هام  تازه شاهدن که پسرا همیشه التماس میکنن و...

وقتیم میرن خواستگاری کلی باید مهریه و ....بدن تا دخترخانم گل گلاب بشه همسر این پسخره

آخییییییییییییییییییییییییییییی دلم واسشون میسوزه،طفلکی پسرا

پسرا تا آخرش(مثل سگ)وفادار میمونن اما دخترا دل نمیبندن(دمشون گرم)

بزن اون دست قشنگه رو به افتخار همه ی دخترااااااااااااااا

اینم یه عکس خوشمل از یه پسره ی خوشمله

این نمونه ی یه موجودیه که بهش میگن پسخر

 

[ سه شنبه 21 تير 1390برچسب:, ] [ 20:14 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

برید کنارررررررر

من خیلی عصبیم

بابا جان چیزی که ازتون کم نمیشه تو این نظر سنجیه شرکت کنیدددد

من که واسه عمم این بغل ننوشتم که تو نظرسنجی شرکت کنه واسه شماها نوشتم

 

 

[ دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, ] [ 20:9 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

چندین بار ازش(پسرخالمو میگم)بدم اومده تا حد تنفر اما بعد از چند روز که میگذره

و اون زنگ میزنه و اس میده و با حرفاش(التماساش) یجورایی مخمو میزنه(خرم میکنه) و منم بقول سعدی

دامنم از دست برفت،أهههههه

آخه چرا انقد این خانوما زود خر میشن با حرفای عاشقانه ی مردا؟؟؟؟

میخوام احساسات نداشته باشم صد سال،بهم زنگ زد اما جوابشو ندادم و کلی اصرار کرد که

بردار کارت دارم منم برداشتم اما خیلی سرد باهاش برخورد کردم واونم ناراحت بود،یکم حرفید و ...

ما همدیگه رو دوست داریم اما عاشق هم نیستیم،ما دوتامون بعد از شکست خوردن تو عشقمون

به هم رسیدیم،یعنی چی؟؟؟یعنی من عاشق یکی دیگه بودم و هستم و اونم همینطور اما به عشقمون

نرسیدیم.میدونید ما دوتا شبیه همیم خیلی به هم میایم از هر نظر اما یه مشکل وجود داره که

مانع شده که ما دوتا با هم.......

واسه همینم ما هیچوقت با هم ازدواج نمیکنیم اما با هم رفیق میمونیم تا قبل از ازدواجمون

چندین بار خواسته رفاقتمون به هم بخوره و دلیلش من بودم(من خواستم که تمومش کنم)

اما اون میگه باید تا همیشه باهام بمونی چه بخوای چه نخوای.......

منم ازش بدم نمیاد اما با دوستی باهاش راحت نیستم(منظورم همون عذاب وجدانه)

و گرنه منو اون خیلی با هم راحتیم... اصلا با دوستی جنس مخالفم دیگه راحت نیستم

از حالام باهاش سرد رفتار میکنم

خیلی خوشم نمیاد از پسخرااااا(ها ها هااااا)

آخه این چه احساسیه که خانوما دارن و زود خام و خر میشن؟؟؟معمولا هم با یه شاخه گل و حرفای عاشقانه...

 

راستی بعضی پسخرای بی جنبه هم که نظر خصوصی دادن و آدرس سایتم ندادن برننننن.......(هه ههههه)

بابا جان دوست دارم میگمممممم،خوب مگه پسرا غیر از اینن؟؟؟همینطور دخترا.....

 

 

[ دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, ] [ 19:28 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

 تو تاکسی بودم یه پسره میخواست بم شماره بده اما من نگرفتم!بچه پرووووو

رفته بودم داخل بانک این سربازا هستن که مثلا اونجا نگهبانی میدنا همون میخواست بهم شماره بده،

نشسته بودم رو صندلی همش بهم اشاره میکرد میگفت بیا بیا بیا منم میگفتم نمیام،

آخرکار خودش یه کاغذ از همونجاها کش رفت و شمارشو نوشت و تا میخواست بهم برسونه

من از بانک اومدم بیرون(هه هه هه هه هه)کلی خندیدم ازشششش

داشتم قدم میزدم تو پاساژ یهو یه پسره اومد انگاری هول شده بود

با حالت التماس بهم گفت بیا این شماره رو بگیر منم بی اعتنا رد شدم رفتم(هه هه هه هه هه)

و

و

و

میگم چرا انقد این پسرا عقده ای هستن؟؟؟؟؟؟؟

تا چششون میخوره به یه دختر فرتی جوگیر میشن و میخوان شماره بدن.....أه أه أه

 

 

 

 

پسر بودن یعنی برو چند تا نون بخر 

 

پسر بودن یعنی هی شماره دادن و هی منتظر زنگ بودن

 پسر بودن یعنی بد و بیراه گفتن به دخترایی که تحویلشون نمی گیرن

 

پسر بودن یعنی کادو خریدن برای جی اف

 

پسر بودن یعنی تا کی مفت خوری می کنی

 

پسر بودن یعنی پس کی دفترچه آماده به خدمت می گیری

 

پسر بودن یعنی به زور سیکل داشتن

پسر بودن یعنی بابا پس کی میری برام خاستگاری

 

پسر بودن یعنی مثل خر حمالی کردن

 

پسر بودن یعنی جوراباتو در بیار حالم به هم خورد

 

پسر بودن یعنی چرا کار نمیکنی ... جون بکن دیگه

 

پسر بودن یعنی ببخشین ماشین و خونه هم دارین که ...

 

پسر بودن یعنی همه مواقع مرد خونه هستی، حتی موقع دزد اومدن

 

پسربودن یعنی عمراً عزیز دل بابا باشی

 

پسر بودن یعنی در اول جوونی سربازی در انتظارته

 

پسربودن یعنی هرروز یک شکست عشقی خوردن

 

پسر بودن یعنی همه میرن مسافرت و تو باید بمونی و خونه رو بپایی

 

و اما پسر بودن یعنی هزار بدبختی دیگه...

 

 

 

 

بیشتر التماس کن(هه هه هه هه هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه)

 

[ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:, ] [ 18:22 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

خیلی دلم گرفته من اصلا نرمال نیستم

من تنهام هیچکی نه بهم زنگ میزنه نه اس میده حالا که نیاز دارم، پسر خالم اس داد و زنگ زد اما جوابشو ندادم خوشم

نمیاد دیگه ....،

دوستامم که همشون از وقتی تعطیل شدیم سر به نیست شدن،بی معرفتااااا،

آبجیامم نیستن خودم تنهام،دیوونه بودم دارم دیوونه تر هم میشم خیلی دلم گرفته خیلی خیلی خیلی...

حوصله ی هیچکاری رو ندارم نمیدونم باید چیکار کرد،یهو میخندم یهو دلم میگیره،قاطی کردم دیگه.......

 

*

*

*

اینو ببینید اللهی قربون این خانوما بشم که همیشه وفادارن به شوهرشون تا اینجام ولشون نمیکنن ببین با این محبتش

شوهرشو خفه کردهههههههه

*

*

*

 

 

[ شنبه 18 تير 1390برچسب:, ] [ 20:25 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

 

پانصد سال پس از خلقت آدم:
با یه دونه دامن از اون چینی خال پلنگی ها میری توی غار طرف.بلند داد می زنی:هاکومبازانومبا(یعنی من موقع زنمه)
بعد میری توی غار پدر و مادر دختره. با دامن چین چینی جلوت نشسته اند و می گن:از خودت غار داری؟دایناسور آخرین مدل داری؟بلدی کروکدیل شکار کنی؟خدمت جنگ علیه قبیله ادم خوارها رو انجام دادی؟بعد عروس خانم که اون هم از این دامنای چین چینی پوشیده با ظرفی که از جمجمه سر بچه دایناسور ساخته شده برات چای میاره و تو می ریزی روی خودت.

دو هزار و پانصد سال بعد از اختراع آدم:

انسان تازه کشاورزی را آموخته.وقتی داری توی مزرعه به عنوان شخم زدن زمین عمل می کنی با دیدن یه دختر متوجه میشی که باید ازدواج کنی.برای همین با مقدار زیادی گندم به مزرعه پدر دختره میری .اونجا از تو می پرسند:جز خوت که اومدی خواستگاری چند تا خر دیگه داری؟چند متر زمین داری؟چند تا خوشه گندم برداشت می کنی؟ آیا خدمت در لشگر پادشاه رو به انجام رسانده ای؟
بعد عروس خانم با کوزه چای وارد میشه و شما هم واسه اینکه نشون بدی خیلی هول شدید تمام کوزه رو روی سرتون خالی می کنید.

ده سال قبل:
شما پس از اتمام خدمت مقدس سربازی به این نتیجه می رسید که باید ازدواج کنید و از مادرتان می خواهید که دختری را برایتان انتخاب کند.در اینجا اصلا نیازی نیست که شما دختر را بشناسید چون پس از ازدواج به اندازه کافی فرصت برای شناخت وجود دارد.در ضمن سنت چای ریزون کماکان پا بر جاست.

هم اکنون:
به دلیل پیشرفت تکنولوژی در حال حاضر شما به آخرین نسخه یاهو مسنجر احتیاج دارید.البته از"ام اس ان" یا "آی سی کیو"هم می توانید استفاده کنید ولی انها آیکنهای لازم برای خواستگاری را دارا نمی باشند . پس از نصب یاهو مسنجر به یک روم شلوغ رفته هر اسمی که به نظرتان زیباست "اد" می کنید و با استفاده از آیکنهای مربوطه خواستگاری را انجام می دهید . البته یاهو قول داده که نسخه جدید دارای امکانات ازدواج و زندگی مشترک نیز باشد!  

[ شنبه 18 تير 1390برچسب:, ] [ 17:8 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]

بابا جان من حوصلم نمیشه درس بخونم باید کی رو ببینم؟؟؟؟؟؟؟؟

خیلی دوسدارم بتونم درس بخونم اما حوصلم نمیشه...کنکور آزاد دارم اما نمیتونم درس بخونم،بگذریم ...

من دنیای مجردی رو خیلی دوست دارم احساس میکنم آدمای متأهل خیلی حال نمیکنن و از زندگی لذت نمیبرن،

اصلا حس ازدواج از وجودم رفته،پریده،آخه تو ذهنی خوردم(هاها)،میخواستم با عشقم ازدواج کنم اما قسمت نشد که به هم

برسیم

اون رفت پی زندگیشو ازدواج کرد منم موندم دیگه...ازدواج یعنی چی اصلا؟؟؟

راستی زندگی سخت شده هااااا،این رو ببینید بیچاره انگار مجبوره که این کارو بکنه

 

[ شنبه 18 تير 1390برچسب:, ] [ 13:45 ] [ دخمل دیوووووووونه ] [ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبمون

به وبلاگ ماخوش اومدین،،،همین دیگه... راستی قربون دستتون تو این نظرسنجیه شرکت کنیدددد بازم ایطرفا بیاین بامراماااا
اینام دوس جونیای بامرام

پيوندهای روزانه
بقیه ی چیزاااا

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 178
بازدید کل : 208338
تعداد مطالب : 63
تعداد نظرات : 1121
تعداد آنلاین : 1

MANSOURMP3

بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران